دیالکتیک، یا منطقی که با علم اقتصاد هم‌خوان می‌شود | توماس سکین | برگردان: مانیا بهروزی

Artist: Keith Prossick دیالکتیک، یا منطقی که با علم اقتصاد هم‌خوان می‌شود1 توماس سکین برگردان: مانیا بهروزی در مسیر آموزش‌هایم به‌عنوان یک اقتصاددان، آموخته‌ام که نظریه‌ی اقتصادی می‌باید شکل دیالکتیک سرمایه را به‌خود بگیرد که ساختار آن بازتابی از منطق هگل است. دلیل نگارش این مقاله آن است که مایلم به مخاطب توضیح بدهم که این امر [داعیه] به‌طور کلی به‌چه معناست. با این اشاره‌ی مقدماتی، امیدوارم بتوانم توضیح مورد نظرم را با روایت‌کردنِ یک اپیزود شخصی درباره‌ی نحوه‌ی آشنایی‌ام با هگل آغاز کنم. وقتی که دانشجوی دوره‌ی مقدماتی [مقطع کارشناسی] بودم، نظریه‌ی اقتصادی را ازطریق [کلاس‌های] کوزو اونو (۱۹۷۷–۱۸۹۷) ادامه ی مطلب…

رمزگشایی از ژانوس مدرن: تکثر جوامع و تشکیل ملت | کامران متین | ترجمه: م. ع.

رمزگشایی از ژانوس مدرن: تکثر جوامع و تشکیل ملت نویسنده: کامران متین دانشگاه ساسکس، برایتون، بریتانیا برگردان: م. ع. چکیده: چگونه می‌توان شکل ژانوس‌‌وار ملت، ماهیت همزمان جدید (مدرن) و کهن‌اش را تبیین نظری (تئوریزه) کرد؟ این مقاله پاسخی نو به این پرسش دیرپا می‌دهد. مقاله استدلال می‌کند که ملت‌ها مولودِ تقاطع «تکثر جوامع» و گرایشِ سرمایه‌داری تاریخی به گسترش خود هستند. عروج سرمایه‌داری از طریق تولید «حاکمیت مدرن»1 به‌سان شکلی انتزاعی از حکومت، روند ذاتا رابطه‌بنیاد تشکیل هویت‌های جمعی را دچار انفصالی مدرن می‌کند. نکته حیاتی اما این است که گسترش (جغرافیایی) سرمایه‌داری همانند عروج اولیه‌اش از خلال وضعیت ادامه ی مطلب…

پیوند دیالکتیک نظام‌مند و ماتریالیسم تاریخی | خیرت رویتن | ترجمه‌ی حسین رحمتی

  پیوند دیالکتیک نظام‌مند و ماتریالیسم تاریخی1 خیرت رویتن2 ترجمه‌ی حسین رحمتی ۱. مقدمه: گفتمان مارکسی مقاله‌ی پیش‌رو به برخی از شرح‌‌وبسط‌های جدید در نظریه‌ی مارکسی ارزش، موسوم به نظریه‌ی شکل ‌‌ارزش، می‌پردازد که با چرخشی روش‌شناختی از منطق خطی و دیالکتیک تاریخی به منطق دیالکتیکی و دیالکتیک نظام‌مند همراه شده‌اند.3 برای درک این شرح‌وبسط‌‌ها در پارادایم مارکسی، اشاره به دو نکته‌ی مقدماتی مفید است: یکم، نکاتی درباره‌ی برخی از خودویژگی‌های گفتمان مارکسی و دوم، اشاراتی درمورد برخی ناهم‌خوانی‌ها در سرمایه‌ی مارکس. این یک عمل علمی رایج است که یافته‌ها و شرح‌وبسط‌های نظری جدید در یک حوزه در تقابلِ با ادامه ی مطلب…

نظریه‌ی مارکسیستی و مناسبات اجتماعی- طبقاتی ارضی در توسعه‌ی سرمایه‌دارانه: آسیای شرقی در پرتو رویکردی تجربی | ریچارد وسترا | برگردان: سما. ق.

نظریه‌ی مارکسیستی و مناسبات اجتماعی– طبقاتی ارضی در توسعه‌ی سرمایه‌دارانه: آسیای شرقی در پرتو رویکردی تجربی1 ریچارد وسترا برگردان: سما. ق. با گرفتارشدن خیل عظیمی از جمعیت‌های روستاییِ سرتاسر جهان -یعنی بیش از نیمی از کل جمعیت اقتصادهای جهان‌سومی قرن بیست‌ویکم- در گرداب آن نیروهایی که با حسن‌تعبیر، جهانی‌شدن نام می‌گیرند، «مساله‌ی ارضی»، بار دیگر در مباحثات اقتصاد سیاسی مارکسیستی برجسته شد (Moyo, Jha and Yeros, 2016). کندوکاو دربارۀ مساله‌ی ارضی در بستر جهانی‌شدن، به‌طرز روشن‌گرانه‌ای ما را به مناقشۀ مارکسیستی دیرپای دیگری بر سر به‌اصطلاح کار آزاد و بیگاری در توسعۀ سرمایه‌دارانه رهنمون می‌سازد (Brass, 2015). بااین‌حال، آن‌چه این ادامه ی مطلب…

سطوح تحلیل در اقتصاد سیاسی مارکسی: رویکردی اونویی | رابرت آلبریتون | برگردان: همن حاجی‌میرزایی

سطوح تحلیل در اقتصاد سیاسی مارکسی: رویکردی اونویی1 رابرت آلبریتون برگردان: همن حاجی میرزایی ویراستار: کارگاه دیالکتیک تقریباً همه‌ی اندیشمندان و مکاتب فکری اصلی در اقتصاد سیاسی مارکسی ارجاعاتی به سطوح تحلیل یا سطوح انتزاع داشته‌اند، و حساسیتی نسبت به مشکلات ارتباط بین سطوح انتزاعی‌تر تحلیل با سطوح انضمامی‌‌تر نشان داده‌اند. طبق نظر ای.پی. تامپسون «مسئله‌، حرکت از چرخه‌های سرمایه به سرمایه‌داری است؛ از شیوه‌ی تولید به شدت مجرد و انتزاعی، که در آن جبرگرایی [دترمینیسم] مطلق به‌نظر می‌رسد، به تعین‌های تاریخی به‌عنوان اعمال فشارها وبه‌عنوان منطق فرایندیی درون فرایندیی بزرگتر است»2. در چهارچوب آلتوسری، به‌طور خاص پولانزاس کسی بود ادامه ی مطلب…

انسان‌زُدایی در نظریه ضدانسان‌گرایی، نا-انسان‌گرایی، پسا-انسان‌گرایی و فرا-انسان‌گرایی | نویسنده: داگلاس پورپورا | برگردان: م. ا.

انسان‌زُدایی در نظریه: ضدانسان‌گرایی، نا–انسان‌گرایی، پسا–انسان‌گرایی و فرا–انسان‌گرایی1 نویسنده: داگلاس پورپورا برگرفته از ژورنال رئالیسم انتقادی برگردان: م. ا. چکیده: این مقاله چالش‌هایی را که در برابر رئالیسم انتقادی در پی دگرگونی پسامدرنیسم به انواع فرم‌های ضدانسان‌گرایی2، فرا–انسان‌گرایی3 و پسا–انسان‌گرایی4 ایجاد شده‌اند به آزمون می‌گذارد. این دگرگونی‌ها که عمدتا از پساساخت‌گرایی نشات می‌گیرند، با پیشرفت‌های صورت‌گرفته در روان‌کاوی و علوم کامپیوتر تقویت شده و به گرایش جدید هستی‌شناسی در فرم‌های بدیلی از واقع‌گرایی از جمله هستی‌شناسیِ ابژه‌گرا5 پیوند می‌یابند. این مقاله در پی شناخت این است که چه چیزی در این گرایش‌ها جدید، و چه چیزی قدیمی است؛ و استدلال ادامه ی مطلب…

جستاری درباره‌ی مفهوم مارکسیستیِ ایدئولوژی | نویسنده: روی باسکار | برگردان: مانیا بهروزی

    جستاری درباره‌ی مفهوم مارکسیستیِ ایدئولوژی (پیوست فصل دوم از کتاب «امکان طبیعت‌گرایی»1)   روی باسکار برگردان: مانیا بهروزی قصد ندارم در اینجا بررسی جامعی از مفهوم مارکسیستی ایدئولوژی به‌دست بدهم، بلکه درعوض می‌خواهم دو دشواره‌ی هم‌بسته با آن را مورد ملاحظه قرار دهم. اولی مربوط است به مکان ایدئولوژی (و علم) در توپوگرافی ماتریالیسم تاریخی؛ و دومی مربوط می‌شود به معیارهای خصلت‌بندی باورها به‌عنوان «ایدئولوژیک»، و به‌ویژه به‌منظور تمایزگذاری و بازشناسی ایدئولوژی از علم.   ۱. علوم و ایدئولوژی‌ها در ماتریالیسم تاریخی در آثار مارکس بالیده مفهوم ایدئولوژی سمت‌گیری2 دوگانه‌ای دارد: از یک‌سو به روبنا نسبت داده می‌شود ادامه ی مطلب…

اراده‌ی سیاسی چیست؟ مصاحبه با پیتر هالوارد | ترجمه: مرتضی سامان‌پور

    یادداشت مترجم: طی ده سال اخیر، پیتر هالوارد بر پروژه‌ی انتقادی-فلسفیِ "اراده‌ی سیاسی" متمرکز بوده است. مقاله‌های اصلی او در این زمینه، "اراده‌ی مردم" و "سیاست رادیکال و اراده‌ی سیاسی"، پیشتر و به‌ترتیب به همت عاصفه صادقی و صالح نجفی به فارسی ترجمه شده‌اند1. متن پیش رو نسخه‌ی خلاصه‌شده از مصاحبه‌ای‌ست که با هالوارد در ژانویه‌ی ۲۰۱۴ درباره‌ی پروژه‌ی فکری‌اش انجام شده2. به‌زعم هالوارد، هرنوع سیاست رهایی بخش همواره با شکل گیری اراده‌ی سیاسی و جمعیِ مردم پیوند می‌خورد که در بطن آن بناست مطالبات و اهداف مشخصی محقق و درنهایت نظم مستقر دگرگون شود؛ نقد سرمایه، قدرت ادامه ی مطلب…

رئالیسم انتقادی چیست؟ | روی باسکار | برگردان: مانیا بهروزی

    یادداشت مترجم: شاید با اندکی خوش‌بینی بتوان گفت اکنون نام روی باسکار و نظریه‌ی فلسفی‌ای که پی‌ریزی کرد (رئالیسم انتقادی) دست‌کم برای بخشی از فضای فکری جامعه‌ی ما چندان غریب و بیگانه‌ نیست1. هرچند هنوز راه درازی تا ترجمه‌ی آثار کلیدی باسکار2 و به‌ویژه کاربست خلاقانه‌ی رهیافت فلسفی او برای مواجهات نقادانه با نظریه‌های اجتماعی و فلسفیِ رایج باقی‌‌ست. باسکار فلسفه‌ی علم خود را مقابله‌ای انتقادی با ایدئولوژی‌های مسلط درخصوص علم معرفی می‌کند، یا همچون آلترناتیوی در برابرِ ایدئولوژی‌هایی که با اتخاذ رویکردی پوزیتیویستی و ابزارگرایانه‌ نسبت به علم، علم را ابزار پیش‌بینی و کنترل می‌انگاشتند (و می‌انگارند)؛ ادامه ی مطلب…

رئالیسم انتقادی و دیالکتیک نظام‌مند | استیو فلیت‌وود | برگردان: آیدین ترکمه

    رئالیسم انتقادی و دیالکتیک نظام‌مند1 استیو فلیت‌وود برگردان: آیدین ترکمه به‌همراه نقدی بر موضع مولف   چکیده: اندرو براون در مقاله‌ای با عنوان «با احتیاط نزدیک شوید: رئالیسم انتقادی در پژوهش اجتماعی» مجموعه‌ای از انتقادها را از منظر دیالکتیک نظام‌مند بر رئالیسم انتقادی طرح می‌کند. مقاله‌ی حاضر، پاسخی است به براون از یک منظر رئالیستی انتقادی. واژگان کلیدی: انتزاع، عامل‌ها2، پیدایش/برآیش3، سلسله‌مراتبی‌سازی، سازوکارها، هستی‌شناسی، لایه‌مندی   ۱. درآمد باید قدردان اندرو براون4 باشیم، نه فقط به خاطر بینش‌های فکورانه و انتقادی‌اش در زمینه‌ی دیالکتیک نظام‌مند و رئالیسم انتقادی، که همچنین برای نگرش پژوهش‌گرانه‌اش نسبت به بحث و گفت‌وگو. ادامه ی مطلب…