کمیته‌های مقاومت محلات در سودان – از تداوم مقاومت مردمی تا تدوین منشور سیاسی انقلاب

unnamed

درس‌های انقلاب سودان

متن ششم

متن اول | متن دوم | متن سوم | متن چهارم | متن پنجم

کمیته‌های مقاومت محلات در سودان

از تداوم مقاومت مردمی تا تدوین منشور سیاسی انقلاب

گزارش دریافتی از یک نشست | نسخه‌ی ورد

پیش‌گفتار:

متن پیش رو عمدتا مبتنی بر گزارش جلسه‌ای‌ست که در فوریه‌ی ۲۰۲۳ بین تعدادی از رفقای تبعیدی ایران و سودان برای تبادل‌نظر حول فرایندهای انقلابی در دو کشور برگزار گردید. چهار رفیق سودانی حاضر در این نشست در زمان حضورشان در سودان در «انجمن متخصصان سودان»، کمیته‌های مقاومت محلات خارطوم، و در نهادهای مقاومت در منطقه‌ي دارفور فعال بوده‌اند. این گزارش از جانب رفقای ایرانی برای کارگاه ارسال شد تا در چارچوب متون «درس‌های انقلاب سودان» منتشر گردد. آن‌ها برگزاری این نشست را در پیوند با فراخوان یک پلتفرم همبستگی فرامحلیِ جمع‌های چپ معرفی کردند که در بزرگداشت انقلاب ۵۷ و انقلاب‌های خاورمیانه اکسیون‌های هماهنگی را در ۱۱ فوریه با عنوان« همراه با انقلاب: علیه ستم و ارتجاع، برای رهایی») برگزار کرد. گفتنی‌ست که در تنظیم نهایی متن حاضر، در هماهنگی با این رفقا، تنها به موضوع «کمیته‌های مقاومت محلات» و نقش آن‌ها در پویش انقلابی سودان و نیز در فرآیند تدوین «منشور سیاسی انقلابی» بسنده‌ کرده‌ایم؛ چرا که بسیاری از تحلیل‌گران بر این نظرند که کمیته‌های مقاومت محلات از بازیگران اصلی در تداوم و پویایی فرآیند انقلابی سودان بوده‌اند. همچنین، برای تکمیل مفاد گزارش یادشده حول این موضوع مشخص، در مواردیْ از منابع بیرونی استفاده شده است. در شرایطی که قیام ژینا در کنار همه‌ی سرکوب‌های خشونت‌بار دولتیْ (ازجمله، حملات شیمیایی به مدارس دختران)، با سازوکارهای تحریف و استحاله و مصادره از سوی نیروهای ارتجاعی و قدرت‌های جهانی روبروست، تجارب مبارزاتی کمیته‌های مقاومت محلات در سودان می‌تواند به ستمدیدگان جغرافیای ایران بصیرت‌های ارزنده‌ای برای تداوم مبارزه‌ی انقلابی عرضه کند.

تحریریه‌ی کارگاه، اسفند ۱۴۰۱

    1. مختصری درباره‌ی خاستگاه‌های خیزش انقلابی سودان

پیامدهای عام نولیبرالیسم اصلی‌ترین خاستگاه این خیزش بوده‌اند، گرچه خشم و نارضایتی عمومی همچنین با دیگر تضادها و معضلات بحران‌ساز، و به‌طور کلی با تجمیع دیرپای ستم‌های گوناگون و درهم‌تنیده پیوند داشته‌اند؛ ازجمله و خصوصا ستم و تبعیض ملی، ستم و تبعیض بر زنان، و سرکوب و خفقان سیاسی. سیطره‌ی جهانی نولیبرالیسم همچنین دلیل آن بوده است که چرا همه‌ی قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای علیه انقلاب مردمی در سودان ایستاده‌اند. چون اگر این انقلاب به سرانجام برسد، وضعیت سیاسی مشابه و شکننده‌ی کشورهای منطقه را بحرانی کرده و نظم نولیبرالی حاکم بر منطقه را مختل و متزلزل می‌سازد. با این حال، در تفاسیر و گزارش‌های مربوط به انقلاب سودان عمدتا خاستگاه و رانه‌ی فرهنگی آن در مقابل سویه‌های سیاسی و اقتصادی نادیده گرفته می‌شود. خاستگاه فرهنگی انقلاب، خشم عمومی نسبت به پیامدهای سلطه‌ی استعماریْ در تباهی و انحطاط حیات فرهنگی و ساختارهای اجتماعی جامعه‌ی سودان بوده است. ردپای این تباهی را ازجمله می‌توان در شیوه‌های مسلط تولید دانش در سطح اجتماعی مشاهده کرد. از این منظر، این انقلاب را می‌توان همچنین تلاش و جستجویی جمعی برای گسست فرهنگی از داغ‌های استعمار تلقی کرد. در یک منظر تاریخی وسیع‌تر، رانه‌ی این فرآیند انقلابی، واکنش به درهم‌تنیدگیِ تاریخیِ نظام سلطه‌ی جهانی با شرایط داخلی اسفبار سودان بوده‌ است. زیرا شرایط اسف‌بار زندگی در سودان مستقل از نظم جهانی مسلط شکل نگرفته است.

    1. شکل‌گیری کمیته‌های مقاومت محلات

کمیته‌های مقاومت محلات1 (لجان المقاومة / Neighborhood Resistance Committees) نخست در جریان خیزش ۲۰۱۳ شکل گرفتند و به‌تدریج به یک شبکه‌ی سازمان‌یافته‌ی مقاومت و جنبش از پایین (grassroot) تبدیل شدند. در سال ۲۰۱۳ در اعتراض به کاهش یارانه‌های سوخت و گاز از سوی دولت عمر البشیر، یک نافرمانی مدنیِ کمابیش خودجوش شکل گرفت که البته با خشونت مرگ‌بار نیروهای امنیتی مواجه شد (بیش از200 معترض کشته و صدها نفر دستگیر و/یا ناپدید شدند). در واکنش به این قتل‌عامِ دولتی، حزب کمونیست سودان خواستار برپایی کمیته‌های مقاومت شد. چون مردم سودان در دهه‌های پیش از آن معمولا ازطریق اتحادیه‌های کارگری و برپایی اعتصابات با سیاست‌ها و ستم‌های دولتی مقابله می‌کردند؛ حال آنکه از مدت‌ها پیشْ نظامیان، دست‌ در دستِ اسلام‌گرایان و در امتداد سیاست‌های نولیبرالی و مشی چپ‌ستیزی، اتحادیه‌های کارگری را نابود کرده بودند. بنابراین، حزب کمونیست سودان پس از قتل عام ۲۰۱۳ ایده‌ی تشکیل کمیته‌های مقاومت را مطرح کرد. در پاسخ به این فراخوان، شمار زیادی کمیته‌های کوچک مقاومت در حلقه‌های اعتماد (معمولاً سه تا پنج دوست)، برای سازماندهیِ کنش‌های نافرمانی مدنی در مقیاس خُرد شکل گرفتند، که به‌واقعْ نطفه‌ی شکل‌گیری و گسترش کمیته‌های مقاومت محلات در مقیاسی بزرگ‌تر و نسبتاً علنی‌تر بودند. با این حال، سازماندهی اولیه‌ی کمیته‌های محلات غالباً شکل سیاسی نداشت، تا کمیته‌های نوپا به‌سادگی توسط حکومت نظامیاسلامی البشیر جرم‌انگاری و سرکوب نشوند. بلکه عمدتا معطوف بود به ارائه‌ی خدمات اولیه‌ی اجتماعیمعیشتی به ساکنین محله ازطریق هم‌یاری یا کمک متقابل. پس از سرکوب و فروکش‌کردن شعله‌های قیام ۲۰۱۳، دولت عمر البشیر کوشید کمیته‌های محلات وابسته به خود را برپا کند، تا بتواند از رشد این فرهنگ جمعیِ مقاومت جلوگیری نماید. با این همه، این ترفند دولتیْ چندان ثمربخش نبود. در مقابل، فعالین کمیته‌های محلات آگاهانه کوشیدند ظرفیت سیاسی کمیته‌ها را به‌تدریج افزایش دهند. طوری‌که طی سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ شبکه‌ی نسبتا سُست ولی رو به رشدی از کمیته‌های مقاومت محلات در سراسر کشور شکل گرفت. در اواخر سال ۲۰۱۶، کمیته‌های مقاومت یک کارزار نافرمانی مدنی 3 روزه ترتیب دادند و در سال‌ بعد نیز دامنه‌ی فعالیت‌های خود را گسترش دادند. در این دوره، محورهای اصلی فعالیت کمیته‌ها آموزش عمومی و بسیج سیاسی حول دسترسی به ملزومات پایه‌ای زندگی مادی و اجتماعی بود، که ازجمله دسترسی به خدمات بهداشتیدرمانی و منابع آب را در بر می‌گرفت و بعضا بسیج مردمی برای تصرف زمین‌های دولتی را هم شامل می‌شد.

    1. نقش کمیته‌های مقاومت در خیزش دسامبر ۲۰۱۸ تا تشکیل دولت انتقالی

شورش توده‌ای دسامبر ۲۰۱۸ از مناطق حاشیه‌ای (حاشیه‌رانده‌‌شده‌ی) سودان آغاز شد و سپس به سایر مناطق کشور گسترش یافت. در تدارک و گسترش این شورش، کمیته‌های مقاومت محلات نه‌فقط غایب نبودند، بلکه تظاهرات‌های اعتراضی در محلات مختلف با فراخوان کمیته‌های مقاومت و توسط فعالین کمیته‌ها سازماندهی می‌شدند. برای مثال، در دسامبر ۲۰۱۸، تنها در خارطوم حدود ۳۰ کمیته‌ی مقاومتِ فعال وجود داشت. ولی از آنجا که در آن زمانْ کمیته‌ها به‌طور ارگانیک سازماندهی و به هم متصل نبودند، «انجمن متخصصان سودانی2» (SPA) رهبری اعتراضات عمومی را به‌دست گرفت. با شروع اعتراضات توده‌ای ۲۰۱۹ -۲۰۱۸ ، کمیته‌های غیرفعال دوباره فعال شدند و به شبکه‌ی کشوریِ کمیته‌ها پیوستند. کمیته‌های مقاومت سودان در ژانویه‌ی ۲۰۱۹ منشور «نیروهای آزادی و تغییر3» (FFC)، که خواستار برکناری عمر البشیر از قدرت بود، را امضا کردند. تا ماه مه ۲۰۱۹، کمیته‌های مقاومت سودان دارای یک شورای منتخب در سطح ملی و شعبه‌هایی در بسیاری از شهرهای سودان بودند. در طول اعتراضات نیمه‌ی اول سال ۲۰۱۹، کمیته‌های مقاومت از طریق شبکه‌های اجتماعیِ آنلاین با انجمن حرفه‌ای سودان (SPA) هماهنگ شدند، ولی استقلال‌عمل خود را حفظ کردند. پس از برکناری عمر البشیر توسط نظامیان در اثر فشار اعتراضات توده‌ای (آوریل ۲۰۱۹)، و در فرآیند مقاومت مردمی علیه انحصارگری «شورای نظامی گذار4» (TMC)، کمیته‌های مقاومت در برپایی و دوام تحصن‌های بلندمدت اعتراضی (sit-in)، و نیز در تدارک اعتراضات گسترده‌ی خیابانی نقش بارزی داشتند؛ ازجمله در راهپیمایی معروف ۳۰ ژوئن ۲۰۱۹ که نخستین راهپیمایی بزرگ پس از کشتار سوم ژوئن خارطوم بود. آن‌ها به شیوه‌های مختلف، از تظاهرات و نافرمانی مدنی تا بستن جاده‌ها، می‌کوشیدند فشارها «بر شورای نظامی گذار» برای واگذاری قدرت به غیرنظامیان را افزایش دهند.

    1. کمیته‌های مقاومت محلات پس از تشکیل دولت انتقالی

ژوئیه‌ی ۲۰۱۹ نقطه‌ی چرخش مهمی در فرآیند انقلابی سودان بود. پس از قتل‌عام سوم ژوئن ۲۰۱۹ و اعتراضات بعدی (از جمله تظاهرات عظیم ۳۰ ژوئن)، در اثر فشارهای داخلی و بین‌المللی سرانجام نظامیان و نمایندگان رسمیِ جنبش انقلابی بر سر تشکیل دولت انتقالیِ (transition government) به توافق رسیدند و سند موسوم به قانون اساسی را امضا کردند. تشکیل دولت انتقالیِ متشکل از نظامیان و چهره‌های مدنیْ در عمل به پیروزی نظامیان و تجدید قدرت آنان انجامید و مطالبات انقلابی را به مُحاق برد. در نتیجه، تقسیم قدرت سیاسی با نظامیانِ سابق در دوره‌ی پساانقلابی به مهم‌ترین نماد نارضایتی عمومی بدل شد. بسیاری از معترضان و ازجمله بسیاری از فعالین کمیته‌های مقاومت محلات از مضمون توافق‌نامه‌ی ژوئیه برای تقسیم قدرت سیاسی بین «نیروهای آزادی و تغییر» و «شورای نظامی گذار» ناراضی بودند و استدلال می‌کردند که این معاهده بدون مشورت با کمیته‌های محلات تصویب شده است و به‌طور کلی نظرات و مطالبات بدنه‌ی جامعه را نمایندگی نمی‌کند. از این زمان، روند بی‌اعتمادی و روگردانی عمومی از «انجمن متخصصان سودانی» و «نیروهای آزادی و تغییر» آغاز شد. همزمان، در میان جوانان سودانی، که احساس می کردند توسط سازمان‌های رسمی اپوزیسیون نمایندگی نمی‌شوند، کمیته‌های مقاومت محبوبیت بیشتری یافتند. از سوی دیگر، در همین مقطع، شکاف‌ها و تنش‌های سیاسی بین جناج‌های راست و چپِ5 «انجمن متخصصان سودانی» نیز افزایش یافت و در مقابل، نفوذ نظامیان در ساختار قدرت سیاسی به‌طور مشهودی رشد یافت. اینک، بازگشت نظامیان به قدرتْ سیلی تلخی بر صورت انقلابیون و مخالفان رژیم گذشته بود که در کنار سایر مطالبات معوق‌مانده،‌ خشم عمومی را برمی‌انگیخت. خصوصا که دولت انتقالیْ بی‌درنگ اجرای سیاست‌های نولیبرالی سابق را از سر گرفته بود و اعتراضات عمومی به این روند جدید را به شدیدترین وجهی سرکوب می‌کرد؛ به‌ویژه در مناطق «حاشیه‌ایِ» کشور، نظیر دارفور، که اینک شدت سرکوب دولتی اوج گرفته بود. درنتیجه،‌ اعتماد عمومی نسبت به نهادهای محوری یا نمایندگان رسمی انقلاب هرچه بیشتر فروکش کرد.

به‌موازات روند افول «انجمن متخصصان سودانی»، و در اثر ملزومات پویش انقلابی، اقبال عمومی به کمیته‌های مقاومت محلات افزایش یافت. مشارکت در کمیته‌ها به جوانان این حس را القاء می‌کرد که بخشی از فرآیند انقلاب برای تعیین آینده‌ی خود هستند. پس از چرخش سیاسی ژوئیه‌ی ۲۰۱۹، کمیته‌های مقاومت اعلام کردند که در حال تدارک اعتراضات جدید هستند. آن‌ها در اعتراض به تشکیل دولت انتقالی مشترک با نظامیان، رشته اعتراضات موسوم به «تصحیح مسیر» (Path Correction) را پی‌‌ریزی کردند و کوشیدند از این‌طریقْ تداوم انقلاب را ممکن سازند. ساختار کلی کمیته‌ها در این زمان به‌شکل شبکه‌ی غیرمتمرکزی از کمیته‌های فعال بود که موجب می‌شد در برابر سازمان‌های اطلاعاتیامنیتی سودان مقاوم بمانند. خودمختاری کمیته‌های محلی و هماهنگی بین کمیته‌ها در مناطق مجاور، فاکتورهای مهمی در اثربخشی و دوام فعالیت کمیته‌ها بودند (ازجمله، در مقاطع قطع اینترنت، نظیر هفته‌های پس از کشتار 3 ژوئن در خارطوم). اعتراضات و راه‌پیمایی‌های «تصحیح مسیر»، که صرفاً توسط کمیته‌های مقاومت سازماندهی می‌شدند،‌ نه‌فقط نحوه‌ی تشکیل و ترکیب دولت انتقالی را زیر سؤال می‌بردند، بلکه سیاست‌های مشخص دولت جدید را به‌دلیل مغایرات آن‌ها با مطالبات انقلابی مردم به چالش می‌کشیدند؛ ازجمله و خصوصا اقدامات اقتصادی دولت انتقالی، نظیر حذف یارانه از کالاهای حیاتی (سوخت، گاز خانگی، نان و غیره). دولت انتقالی، برخلاف شعارها و مطالبات مردمی نیمه‌ی اول سال ۲۰۱۹، علنا از دستورهای صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی پیروی می‌کرد. بدین‌ترتیب، ابتکارعمل کمیته‌های مقاومت در سازماندهی اعتراضاتِ «تصحیح مسیر»، نقطه‌ی عطفی در مسیر تداوم مقاومت انقلابی ایجاد کرد و همزمان، جایگاه سیاسی این کمیته‌‌ها در بسیج و سازماندهی مبارزات مردمی را ارتقا بخشید.

    1. جایگاه سیاسی متاخر و ساختار درونی کمیته‌های مقاومت محلات

دیدیم که پس از تشکیل دولت انتقالی مشترک با نظامیان و افول وجهه‌ی سیاسی «انجمن متخصصان سودانی» نزد عموم معترضان، کمیته‌های مقاومت محلات مسئولیت بسیج سیاسی و سازمان‌دهی برای تداوم انقلاب را برعهده گرفتند. وظیفه‌ای که پیش‌تر عمدتا در انحصار ائتلاف‌های «انجمن متخصصان سودانی» و «نیروهای آزادی و تغییر» بود و خصلتی کمابیش از بالا داشت. ضمن اینکه این نهادهایی پلورالیستی، در زمان اوج جایگاه سیاسی‌شان در فرآیند انقلابی، تا جای ممکن می‌کوشیدند فاصله‌ی خود را از رادیکالیسم کمیته‌های مقاومت محلات حفظ کنند. با این همه، گسترش و انسجام‌یابی کمیته‌‌های مقاومت محلات و ارتقای جایگاه سیاسیاجتماعی‌شان در سازماندهی و رهبری اعتراضات مردمیْ نه در کوتاه‌مدت، بلکه طی یک فرآیند حدوداً دوساله رخ داد: فرآیند مستمر و مشقت‌باری از مقاومت و سرکوب و سازماندهی و مقاومت. در این میان، واقعه‌ی سیاسی مهمی رخ داد که به روند رشد کمیته‌ها و ارتقای جایگاه سیاسی‌شان در هدایت فرآیند انقلابی شتاب ویژه‌ای بخشید. این رخداد چیزی نبود جز کودتای نظامیان علیه دولت انتقالی و سرنگونی آن در ۲۵ اکتبر ۲۰۲۱. از همان روز اول کودتا، کمیته‌های مقاومتْ مردم را به حضور در خیابان‌ها فراخواندند. از ۲۵ اکتبر ۲۰۲۱ سودان عملاً فاقد یک دولت قانونی‌ست، چون دولت انتقالی مشترک دیگر وجود ندارد و دولت نظامی (Junta government ) هم از سوی مردم به‌رسمیت شناخته نمی‌شود. از آن تاریخ، کمیته‌های مقاومت رسما رهبری اپوزیسیون را به‌دست گرفته‌اند و تمام نیروهای سیاسی، از جمله حزب کمونیست سودان، از آن پیروی می‌کنند. به‌واقع، در اثر این رویداد، کمیته‌های مقاومت محلات در یک بازه‌ی زمانی نسبتا کوتاه به بلوغ سیاسی چشمگیری دست یافتند. البته به‌همین نسبت، و با تدوام روند انقلابی به‌رهبری کمیته‌های مقاومت، دولت کودتا نیز شدت سرکوب را به‌طرز چشمگیری افزایش داده است6.

برآورد می‌شود که هم‌اکنون حدود ۳۳۰۰ کمیته‌‌ی مقاومت محلات در سراسر سودان فعالیت دارند. در هر منطقه‌ی شهری یک کمیته ی هماهنگی (Coordination Committees ) وجود دارد که نمایندگان کمیته‌های مقاومتِ واقع در همان منطقه در آن حضور دارند. برای مثال، در شهر خارطوم با حدود یازده میلیون نفر جمعیت، ۱۶ کمیته‌ی هماهنگی شکل گرفته‌اند. در سایر شهرها نیز بسته به جمعیت و ابعاد شهر، تعدادی کمیته‌ی هماهنگی وجود دارد. هم‌اکنون در سراسر سودان درمجموع حدود ۱۰۰ کمیته‌ی هماهنگی در پیوند با یکدیگر فعالیت می‌کنند. در عین حال، کمیته‌های هماهنگی تاحدی واجد یک ساختار دوگانه‌اند. بدین‌معنا که بخشی از اعضای آن‌ها توامان عضو برخی احزاب سیاسی (مثل حزب کمونیست سودان) هستند.

    1. تدوین منشور سیاسی انقلابی توسط کمیته‌های مقاومت محلات

کمیته‌های مقاومت پس از آنکه رسما و عملاً رهبری مبارزات انقلابی توده‌ای را به‌دست گرفتند، به‌منظور گردآوری و سنتز مطالبات مردمی، شروع به تدوین یک «منشور سیاسی انقلابی7» کردند. هدف آن‌ها از این اقدام آن بوده که در این مسیر هم بدنه‌ی بزرگ‌تری از ستمدیدگان جامعه را در روند انقلاب مشارکت دهند؛ و هم با تدوین توده‌ایِ این منشور، پشتوانه‌ای مادی برای تداوم انقلاب و پیگیری و تحقق مطالبات منشور فراهم آورند. تدوین این منشور در فرایندی از پایین انجام گرفت و مشخصاً ازطریق مشارکت فعال کمیته‌های مقاومت محلات و به‌میانجی کمیته‌های هماهنگی تحقق یافت8. روند تدوین این منشور بیش از یک‌سال طول کشید تا سرانجام شکل نهاییِ آن در ژانویه‌ی ۲۰۲۳ منتشر گردید. چون به‌دلیل تعداد زیاد کمیته‌های مقاومت (حدود ۳۳۰۰ کمیته) و نیز تعداد نسبتا زیاد کمیته‌های هماهنگی، تصمیم‌گیری در سطح کشوری کار بسیار دشوار و پیچیده‌‌ای بود. تهیه‌ی پیش‌نویس‌های بخش‌های مختلف این منشور نخست در سطح کمیته‌های هماهنگی انجام گرفت و سپس پیشنهادهای تنظیم‌شده در هر مرحله، به کمیته‌های مقاومت محلات منتقل شدند و مورد بحث قرار گرفتند؛ و نهایتاً بازخوردهای مربوطه برای سنتز نهایی به کمیته‌های هماهنگی منتقل شدند. درمجموع تنها سه کمیته‌ی هماهنگی (از حدود ۱۰۰ کمیته) از تأیید متن نهایی منشور امتناع کردند (گفته می‌شود که این‌ها از قضا کمیته‌هایی هستند که فعالین آن‌ها پیوندها و وابستگی‌هایی با ساختار قدرت حاکم دارند). کمیته‌های مقاومت محلات در حرکت پویای خود، پس از تدوین «منشور سیاسی انقلابی»، به‌رغم همه‌ی دشواری‌ها می‌کوشند به پشتوانه‌ی این منشور، به مقاومت انقلابی انسجام بیشتری بدهند. در این مسیر، یکی از چشم‌اندازهای مهم آنان تدارک پیش‌زمینه‌های لازم برای برپایی رشته‌ای از اعتصاب‌های عمومی‌ست تا بتوانند با درهم‌کوبیدن بنیان‌های دولت، فرآیند انقلاب را تا منزل‌گاه اولش به سرانجام برسانند.

    1. تجاربی از سازماندهی اعتراضات و راه‌پیمایی‌‌ها در شرایط سرکوب

برپایی اعتراضات خیابانی که از زمان تشکیل دولت انتقالی دشوار و پرهزینه شده بود، پس از کودتای نظامیان در اکتبر ۲۰۲۱ هرچه دشوارتر و پرهزینه‌تر شده است و دست‌کمی از دوران عمر البشیر ندارد (اگر بدتر نباشد). در عین حال، معترضان و انقلابیون سودانی به‌خوبی واقف‌اند که مسیر انقلاب از خیابان‌ها می‌گذرد. چنین شرایطی، به پیدایش کمابیش خودجوش دسته‌هایی از جوانان رزمنده (militant youths) منجر شده است که در توصیف خود می‌گویند ما خشمی بی‌حدومرز (Anger without border) داریم و چیزی هم برای از دست‌دادن نداریم. برخی از اعتراضات خیابانیِ ظاهراً خودجوش معمولاً با ابتکارعمل آن‌ها آغاز می‌شوند و سپس سایر معترضان و مخالفان به آن‌ها می‌پیوندند. اما این جوانان رزمنده خود را متعهد به حفاظت از جان شرکت‌کنندگان می‌دانند. بسیاری از این «جوانان رزمنده» به‌طور عامدانه از مشارکت در کمیته‌های مقاومت محلات خودداری می‌کنند، اما از اقدامات این کمیته‌ها فعالانه حمایت می‌کنند. همچین سازمانی از وکلای رزمنده وجود دارد که در راهپیمایی‌ها و اعتراضات خیابانی حاضر می‌شوند تا به دستگیرشدگان کمک کنند و به‌همین خاطر با نام «وکلای اقدام فوری» (Emergency Lawyers) شناخته می‌شوند. «انجمن پزشکان سوسیالیست سودانی» هم نهاد رزمنده‌ی دیگری‌ست که با حضور در اعتراضات خیابانی خشونت‌های نظامیان را مستندسازی می‌کند و به مجروحان کمک‌های فوری می‌رساند.

در سودان یک کارزار عمومیِ همبستگیِ اعتراضی حول شعار «تو تنها نخواهی رفت» (You will not walk alone) برپا شده که کمک شایانی به تقویت و تداوم مقاومت انقلابی و انسجام اعتراضات کرده است. با این‌که هر کمیته‌ی مقاومت محله در برپایی اعتراضات خیابانی در محدوده‌ی جغرافیاییِ‌اش واجد خودمختاری‌ست و می‌تواند برای برپایی تظاهرات و اکسیون خیابانی در منطقه‌ی خود فراخوان بدهد (معمولاً ازطریق شبکه‌های مجازی)، اما برمبنای یک سنت انقلابیِ نوپا، که در شعار محوری این کارزار تو تنها نخواهی رفت») تجلی یافته، سایر کمیته‌های محلات نیز از آن فراخوان حمایت می‌کنند و تا جای ممکن در تظاهرات/اکسیون مربوطه مشارکت می‌کنند تا هزینه‌ی سرکوب کاهش یابد و ضریب موفقیت کنش اعتراضی بالا برود. با این حال، برای پرهیز از موازی‌کاری، خصوصا در شهرهای بزرگی نظیر خارطوم که شمار کمیته‌های مقاومت محلات بالاست، راهکاری موسوم به «زمان‌بندی انقلابی» (Revolutionary Schedule) مدون شده، که اقدامات و فراخوان‌های کمیته‌های محلات را هماهنگ می‌سازد تا از تداخل زمانیِ اعتراضات و فراخوان‌های مربوطه جلوگیری شود.

    1. کمیته‌های مقاومت محلات در مناطق حاشیه‌رانده‌شده نمونه‌ی دارفور

در سودان حدود ۱۴۰ زبان مختلف وجود دارد. هر اتنیک و بعضا هر قبیله به زبان خاص خود سخن می‌گوید. تسلط نظام استعماری و سپس دولت‌های مستبدِ پسااستعماری بر این پهنه‌ی تنوعات اتنیکی و زبانی و فرهنگی، همواره بخش بزرگی از ساکنان جغرافیای سودان را در معرض ستم ملی و تبعیض و محرومیت قرار داده است. طی قرن بیستم دولت‌های متوالی سودان با تشدید تمرکزگرایی و فرایندهای طرد و محروم‌سازی، خصلتی نظام‌مند به ستم ملی داده‌اند، طوری که مردمان زیادی از ساکنین مناطق دور از مرکز، عملاً به حاشیه رانده شده‌اند و از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی و رفاه اجتماعی و امکانات معیشتی محروم‌اند. این دولت‌‌ها همچنین با دامن‌زدن به اختلافات و نزاعات قومیاتنیکی، بر پایه‌ی راهکار «تفرقه بیانداز، حکومت کن» کوشیده‌اند امنیت خود را تضمین نمایند. بخش قابل‌توجهی از جمعیت سودان شامل آوارگانی‌ست که از زادگاه یا سکونت‌گاه بومیِ خود گریخته و یا رانده شده‌اند؛ و نیز کسانی که به‌دلایلی کمابیش مشابه (یا بنا بر تنگناهای معیشتی) از کشورهای همسایه به سودان مهاجرت کرده‌اند. بخشی از آوارگان و مهاجران در کمپ‌ها زندگی می‌کنند و وابستگی مستقیمی به کمک‌های خیریه‌ای نهادها و سازمان‌های امدادی داخلی یا بین‌المللی دارند. مردمان منطقه‌ی دارفور به‌دلیل تداخل و تجمیع دیرپای ستم‌های مختلف، از دهه‌ها پیش به اشکال محتلف در حال مبارزه علیه استبداد مرکزگرا و دیکتاتوری نظامیِ پشتوانه‌ی آن بوده‌اند. عمر البشیر با تاسیس سازمان شبه‌نظامی اسلامی و پان‌عربی جنجوید
(Janjaweed) کوشید اوج‌گیری مقاومت مردمی در دارفور را ازطریق ایجاد رعب و وحشت نظامی مهار کند؛ درعوض، سران این سازمان امنیتیشبه‌نظامی را در منافع اقتصادی و قدرت سیاسی شریک ساخت9. در اثر خشونت‌های نظامی و تحریک‌های هدفمند دولت و شبه‌نظامیان وابسته به آن، از سال ۲۰۰۳ جنگ داخلی در دارفور آغاز شد که تاکنون بیش از سه میلیون کشته بر جای گذاشته است.

در خیزش انقلابی اخیر، که از دسامبر ۲۰۱۸ آغاز شده، مردمان دارفور سهم ویژه‌ای در تداوم مقاومت مردمی داشته‌اند. برای مثال، در جریان تحصن‌های انقلابی بلندمدت (sit-in) در مقابل مقرهای دولتی، که معروف‌ترین آن‌ها در مقابل مقر ستاد فرماندهی نظامی سودان در خارطوم برگزار شد، چندین تحصن عمومی انقلابی صرفاً در منطقه‌ی دارفور برگزار شد. به‌همین نسبت، در دارفور شدت سرکوب‌ها و خشونت پلیسینظامی در مقایسه با خارطوم و مناطق مرکزی به‌مراتب بیشتر بوده است. برای مثال، از میان یازده تحصن انقلابی که در اوایل تابستان ۲۰۱۹ با حمله‌ی نظامیان مواجه شدند، شش مورد آنها مربوط به منطقه‌ی دارفور بود. بنابراین، روشن است که در منطقه‌ی دارفور هم کمیته‌های مقاومت محلات فعالیت چشمگیری در بسیج سیاسی و تداوم مقاومت انقلابی داشته‌اند. اما شکل فعالیت آن‌ها مدنی و مسالمت‌آمیز است. گرچه با سازمان‌های مقاومت مسلحانه نیز همدلی دارند و ضرورت وجودیِ اشکال دیگری از مقاومت را تصدیق می‌کنند.

    1. سخن پایانی:

کمیته‌های مقاومت محلات سهم عمده‌ای در رادیکالیزه‌شدن خیزش توده‌ای در سودان و ریشه‌یابی انقلاب در اعماق جامعه و تداوم فرآیند انقلابی داشته‌اند. همین واقعیت به‌تنهایی توضیح می‌دهد که چرا نظامیان در ۲۵ اکتبر ۲۰۲۱ علیه دولتی که خود در آن دست‌بالا را داشتند (دولت انتقالی) دست به کودتا زدند. این واقعیت همچنین نشان می‌دهد که چرا قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی، پس از ناامیدی از سازوکارهای استحاله‌ی انقلاب در سودان، همکاری تنگاتنگی را با نظامیان آغاز کردند؛ و اینکه چرا از مدت‌ها پیش تاکنون در رسانه‌های مین‌استریم هیچ رد و نشانی از یکی از رادیکال‌ترین و پویاترین انقلابات زنده‌ی جهان قابل‌ رویت نیست. این مساله ما را به سخن یکی از رفقای سودانی [در نشست یادشده] می‌رساند که در بافتار کنونیِ مناسبات جهانی سلطه و استثمار، خیزش‌های توده‌ای درون یک کشور شانسی برای پیروزی ندارند؛ مگر آن‌که بین آن‌ها به‌طور ارگانیک پیوندهای انقلابی انترناسیونالیستی برقرار گردد.

* * *

توضیح کارگاه درباره‌ی این مجموعه:

در کشور سودان از دسامبر ۲۰۱۸ رشته‌ای از اعتراضات توده‌ای درگرفت که به‌سرعت به تمام سطوح جامعه رخنه کرد و پایه‌های دیکتاتوری نظامیاسلامیِ سی‌ساله‌ی عمرالبشیر را متزلزل ساخت [بشیر پس از آن‌که در سال ۱۹۸۹ طی کودتایی نظامی با حمایت جبهه‌ی قومیاسلامیِ حسن ترابی به‌قدرت رسید، بلافاصله تمام احزاب سیاسی را ممنوع ساخت و نشریات را تعطیل کرد. او با انحلال مجلس و تحت عنوان رئیس «شورای رهبری انقلاب نجات ملی» تمام قدرت قانون‌گذاری و اجرایی و نیز فرماندهی نیروهای مسلح را در اختیار گرفت. در این جایگاه، او «قوانین شریعت» را به‌عنوان تنها قانون سودانْ اجباری کرد و دستگاه سرکوب خود را با گسترش هرچه‌بیشتر نیروها و سازوکارهای امنیتی بنا کرد]. اعتراضات به تشدید ستم اقتصادی و طرح مطالبات معیشتی به‌زودی با سایر تضادها و ستم‌های انباشته پیوند یافت. با گسترش دامنه‌ و تنوع مطالبات مردمی، نه‌فقط خیزشْ عمق و وسعت بیشتری یافت، بلکه سوژه‌های سیاسی جدیدی خلق شدند؛ ازجمله زنان آگاه و مبارزی که سهم موثری در رشد و تداوم فرآیند انقلابیِ سودان ایفا کرده‌اند. در پی تداوم وسیع‌تر و سازمان‌یافته‌تر اعتراضات، ارتش سودان طی کودتاییْ در آوریل ۲۰۱۹ عمرالبشیر را از قدرت ساقط کرد و نشان داد که قدرت اصلی در نهاد ارتش جای داشته است، نه در شخص بشیر. اما با عزل بشیر، انقلاب سودان خاتمه نیافت و کشاکش بین ارتش و انقلابیون به‌رغم فراز و فرودهای سیاسی و سرکوب‌های خونین و مکرر، هنوز هم ادامه دارد. از آنجا که تاریخ متاخر سودان به‌لحاظ صورت‌بندی‌های سیاسی و اجتماعی و ساختار قدرت شباهت‌های چشم‌گیری با وضعیت تاریخیِ ایران دارد، تجارب انقلاب سودان حاوی درس‌های زیادی برای خیزش انقلابی ما خواهد بود. در این رشته متون، که هر یک به‌طور مستقل هم قابل استفاده است، به‌سهم خود می‌کوشیم بخشی از این تجارب را روایت کنیم10. درعین حال، باور داریم که فرآیند رهایی جوامع تحت ستم در متن نظام جهانی سلطه، در گرو پیوندهای انترناسیونالیستی و مبارزات مشترکِ آنهاست.

 آبان ۱۴۰۱

* * *.n

پانویس‌ها:

1 برای آگاهی از برخی دیدگاه‌ها در مورد پتانسیل‌ها و چشم‌اندازهای کمیته‌های مقاومت محلات در سودان، ازجمله نگاه کنید به:

سارا عباس و شیرین اکرم بشار: «آینده‌ی کمیته‌های مقاومت در سودان»، ترجمه‌ی هسته‌ی درنگبرلین، منجنیق، فلاخن ۲۲۷.

2 Sudanese Profession Association

3 Forces of Freedom and Change

4 Transitional Military Council

5 این شکاف زمانی به مرزهای مختل‌کننده‌ی همکاری رسید که جناح راست انجمن متخصصان سودانی از پذیرش نتیجه‌ی یک انتخاب داخلی، که در آن ناکام مانده بود،‌ امتناع کرد.

6 تنها در تظاهرات سراسری 17 نوامبر که توسط کمیته‌های مقاومت محلات سازماندهی شده بود، نیروهای نظامیامنیتی دست‌کم 15 معترض را به‌ضرب گلوله کشتند.

7 Revolutionary Political Charter

8 در وضعیت کنونی ایران، در امتداد تجارب تاکنونی تدوین منشورهای مطالباتی، بی‌گمان می‌توان از تجاربی نظیر تجربه‌ی تدوین «منشور انقلابی از پایین» بهره گرفت.

9 رهبر شبه‌نظامیان جنجوید، محمد حمدان (معروف به حمدتی/Hemedti)، دست‌راست عمر البشیر بود و پس از انقلاب نیز ریاست شورای نظامی گذار را برعهده داشت. شبه‌نظامیان جنجوید نقش مهمی در قتل‌عام سوم ژوئن ۲۰۱۹ در خارطوم داشتند.

10. از میان گزارش‌های تحلیلی درباره‌ی انقلاب سودان (به‌زبان فارسی) ازجمله نگاه کنید به مقاله‌ی زیر:

آن الکساندر: «طبقه‏، قدرت و انقلاب در سودان»، ترجمه‌ی حسن مرتضوی، نشریه‌ی نقد، آبان ۱۴۰۰.